توانآپ 1 1403-10-22 09:21:30 آیا اقتصاد اسلامی در دنیای مدرن توانایی پاسخگویی دارد؟ گروه اقتصادی توانآپ؛ یکی از موضوعات مهم و بحثبرانگیز در میان تحلیلگران تحولات سه قرن اخیر، چگونگی ارتباط جوامع عقبمانده با دنیای مدرن است. عدهای از طرفداران جریان مدرنیته، جهانی را که با پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک قابل توجه شکل گرفته، به عنوان افتخاری بزرگ مینگرند و در شگفتی هستند از گروهی که به دنبال احیای اقتصاد بر اساس اصول اقتصادی صدر اسلام هستند، الگویی که در قرن هفتم میلادی در شرایط خاص جزیرهالعرب ظهور کرد. این افراد متعجبند که چگونه برخی، حتی به عنوان اقتصاددان، بهجای انتخاب مسیر پیشرفت و توسعه، راه انحطاط و عقبگرد را برگزیدهاند و بهجای پیشرفت به سمت جمود و ارتجاع حرکت کردهاند! در این زمینه، نکاتی وجود دارد که میتواند به روشن شدن ابهامات این افراد کمک کند. نکته اول این است که سیستم اقتصادی سرمایهداری، که در کنار مؤلفههای دیگر در طی سه سده اخیر برخی از جوامع را به مدرنیته رسانده، خود نتیجه تحولات پیچیدهای است که ریشه در نظام اقتصادی فئودالیسم اروپایی دارد. این نظام از حدود 500 میلادی تا حتی 1900 میلادی حاکم بوده و بهنوعی تجلی سیستم بردهداری روم باستان محسوب میشود. بنابراین توجه به این نکته که آنچه در طول تاریخ همواره در جوامع انسانی وجود داشته و تأثیرگذار بوده، «سیستم اقتصادی» است، حائز اهمیت است. این سیستمها با چند مؤلفه ثابت شامل نوع مالکیت بر ابزارهای تولید، پاسخگویی به انگیزههای مادی و غیرمادی نیروی کار، ارتباط سیستم اقتصادی با دولتها و نحوه ساماندهی مبادلات کالا و خدمات میان مردم در تمام جوامع انسانی فعال بودهاند. تفاوتی ندارد که این سیستمها بردهداری، فئودالیسم یا سرمایهداری باشند؛ این اصول همواره حاکم و پابرجا باقی ماندهاند. نکته دوم؛ بر همین اساس، و مشابه اقتصاد سرمایهداری، سیستم اقتصادی که در طول تاریخ در سرزمینهای اسلامی در بیش از 1400 سال گذشته برقرار بوده، ویژگیهای ثابتی داشته است. این سیستمها همواره تحت تأثیر فرهنگ، اعتقادات دینی و نوع حکومتها قرار داشتهاند. در جوامع اسلامی نیز همانند سایر جوامع، مسائل مربوط به مالکیت زمین و ابزارهای تولید و روابط میان نیروهای کارگری و کارفرمایی تحت تأثیر موازین دینی و شرایط حکومتی اداره میشده و علیرغم تغییرات در حکومتها و ساختارهای اجتماعی، مؤلفههای اساسی سیستمهای اقتصادی همچنان ثابت باقی ماندهاند، مانند نقش تعیینکننده مالکیت بر ابزارهای تولید. بنابراین، سیستم اقتصادی حاکم بر جوامع اسلامی نیز از این روند کلی مستثنی نبوده است. در این جوامع، مالکیت بر زمین و نحوه آن تحت تأثیر آموزههای اسلامی با شرایط متفاوتی نسبت به سایر سیستمها تجربه شده است. اما این تفاوتها به هیچوجه به معنای جمود و عدم تغییر نبوده است. بهعنوان مثال، مسلمانان همواره نسبت به تحولات و پیشرفتهای فنآورانه و روشهای تولید که در دیگر نقاط جهان ایجاد شدهاند، مقاومت نکرده و از دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی در زمینه تولید بهرهبرداری کردهاند. حسن سبحانی، استاد برجسته اقتصاد دانشگاه تهران، در اثر ارزشمند خود در این زمینه مینویسد: آنچه در اقتصاد اسلامی دنبال میشود این است که سیستم اقتصادی مسلمانان اصول مشترک و تغییرناپذیری را در جریان تغییرات تأثیرپذیر از پیشرفتهای عصری، حفظ نماید. حرامها با گذشت زمان حلال نمیشوند و یا ثمره کار دیگران که در مالکیت صاحب کار است، مشمول غصب و تصاحب قرار نمیگیرد... اما هیچگاه در گذشته نمیماند؛ بلکه از هویت خود محافظت میکند و بر کارایی خود با ذکاوت و هوشیاری معطوف به رشد عقلانی انسان میافزاید. به بیان دیگر، در سیستم اقتصادی اسلام، مشابه دیگر سیستمهای اقتصادی، با اصول ثابت و متغیرهایی روبرو هستیم. اصولی که در گذر زمان تغییر نمیکنند، مانند «احترام به مالکیت»، که در اسلام ناشی از کار و تلاش بر طبیعت است و باید از سوی دیگران محترم شمرده شود. این اصل فارغ از تحولات اجتماعی و تکنولوژیکی باقی میماند. با این حال، عناصر متغیر، مانند روشهای تولید و مبادلات اقتصادی، میتوانند در پاسخ به تحولات زمانه تغییر کنند. به عنوان مثال، در حالی که ربا در اسلام بهطور کلی ممنوع است، تحولات اقتصادی و تغییر ماهیت پول، مانند پول دیجیتال یا الکترونیکی، مانع پذیرش آن در سیستم اقتصادی اسلامی نمیشود. اسلام با بهرهبرداری از این تغییرات در صورتی که با اصول اولیه مغایرت نداشته باشد، بهراحتی هماهنگ میشود. نکته سوم این است که اقتصاد اسلامیدانان هرگز به دنبال بازسازی سیستم اقتصادی صدر اسلام به شکلی ساده و بدون توجه به مبادلات و پول در دنیای پیچیده و مدرن امروز نبودهاند. چنین ایدهای با عقل سازگار نیست و اغلب از سوی افرادی با دلایل و انگیزههایی خاص، از جهل تا غرضورزی، مطرح میشود. با نگاهی منطقی، بیشتر این انتقادات بهانهجویانه و غیرواقعی هستند و اصولاً قابلیت توجه و اعتبار عقلایی ندارند. جمعبندی اینکه، اقتصاد اسلامی در پی حفظ اصول ثابت و تغییرناپذیر خود در مواجهه با تحولات عصر جدید است. برخلاف ترکیبهای نادرستی از مدرنیسم و عقبماندگی، هدف اقتصاد اسلامی ایجاد سیستمی «کارآمد» است که همچنان «با آموزههای اصولی وحیانی سازگار باشد». این سیستم بر پایه فطرت انسان طراحی شده و همزمان با شناخت واقعی از انسان، همگراییهایی را با سیستمهای اقتصادی دیگر، مانند سرمایهداری و سوسیالیسم، در پیش گرفته است. اقتصاد اسلامی با حفظ هویت خود، از گذشتهای معتبر نشأت میگیرد و در عین حال با رشد عقلانی انسان، بهطور مداوم به سمت کارآمدی بیشتر پیش میرود. به نقل از تسنیم انتهای پیام/ بازگشت