مهر 6 1403-12-26 10:52:46 ضرورت ورود نهادهای تنظیمگر و مالیاتی به عرصه تجارت نوین به گزارش توانآپ، مالیات به عنوان یکی از ارکان اساسی در اقتصاد مطرح است و نظریههای گوناگونی درباره توجیه و نحوه اخذ آن وجود دارد. یکی از نخستین سوالاتی که به ذهن میآید این است که چرا دولتها مالیات وضع میکنند؟ به طور کلی، مالیات به منظور تأمین هزینههای عمومی مثل ساخت و تعمیر زیرساختها، تأمین آب و توزیع انرژی از سوی دولتها جمعآوری میشود. علاوه بر این تعریف عمومی، سوالات دیگری نیز در مورد چگونگی اجرای مالیات وجود دارد. به عنوان مثال، آیا افراد با درآمدهای متفاوت باید به یک شکل مالیات پرداخت کنند یا خیر؟ این موضوع باعث شده تا نظریهپردازان مختلف اقتصادی دیدگاههای متفاوتی را ارائه دهند. مالیات تصاعدی به روایت آدام اسمیت آدام اسمیت، مشهور به پدر علم اقتصاد مدرن، در کتاب «ثروت ملل» چهار اصل عدالت، قطعیت، راحتی و صرفهجویی را برای مالیاتستانی دولت مطرح کرده و به مفهوم «مالیات تصاعدی» پرداخته است. او با تأکید بر اصل عدالت، اعلام میکند که مالیات باید متناسب با توان مالی هر فرد باشد. این به این معناست که یک سرمایهدار با درآمد بالا نباید به اندازه یک کارمند مالیات پرداخت کند. طبق دیدگاه اسمیت، مالیات هر فرد باید متناسب با تغییرات درآمد او تغییر کند؛ یعنی با افزایش درآمد، مالیات نیز افزایش یابد و بالعکس. توزیع مجدد به روایت کارل مارکس کارل مارکس نیز با این نظر که نظام سرمایهداری موجب تمرکز ثروت در دست عدهای خاص میشود، نظریه «توزیع مجدد» را مطرح کرد. او باور داشت که مالیات باید ابزاری برای کاهش نابرابری و بازتوزیع ثروت باشد. بر اساس این نظریه، دولت به منظور جلوگیری از افزایش شکاف طبقاتی، افراد را به گروههای مختلف تقسیم کرده و مالیات افراد ثروتمند را به نفع افراد کمتر برخوردار صرف میکند. این رویکرد در اروپا تا حدودی اجرایی شده و مانع از تمایل افراد به افزایش درآمدهای خود شده است. نظریه کینز درباره مالیات و تنبیه سوداگران جان مینارد کینز نیز بر اهمیت سیاستهای مالی و نقش آنها در مالیاتستانی تأکید کرده است. او معتقد بود که دولت باید مالیاتها را متناسب با شرایط اقتصادی تنظیم کند و با استفاده از ابزارهای مالیاتی، اقتصاد را به سمت فعالیتهای مولد هدایت کند. کینز بر این باور بود که دولت باید فعالیتهای سوداگرایانه که به اقتصاد آسیب میزند را با اعمال مالیاتهای سنگین محدود کند. مالیات توبین علیه سوداگری در همین راستا، مالیات توبین به عنوان راهکاری برای کنترل نوسانات بازار ارز و جلوگیری از سفتهبازی مطرح شده است. طبق این نظریه، سود ناشی از خرید و فروش کوتاهمدت سهام نیز باید مشمول مالیات شود. توسعه مالیاتی و معافیتها برای رشد نظریه «توسعهای مالیات» تأکید دارد که دولت باید مالیات بر بخشهای غیرمولد مانند سوداگری را افزایش دهد تا منابع به سمت بخشهای مولد مانند صنعت و کشاورزی هدایت شود. کشورهای در حال توسعه باید با ارائه معافیتهای مالیاتی به بخشهای تحقیق و توسعه، زمینه رشد و پیشرفت را فراهم کنند. چالشهای ایران با سوداگری اقتصاد ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه، شاهد نوسانات شدید ناشی از فعالیتهای سوداگرانه بوده است. نمونه بارز این چالشها، افزایش قیمت ارز و تبعات آن در بازار مسکن و خودرو است. همچنین، بازار بورس نیز از این نوع فعالیتها در امان نبوده و شاهد خروج سرمایهها و ریزش شدید سهام بودهایم. نگرانیها در بازار کالاهای دیجیتال به دلیل افزایش قیمتها در بازار مسکن، فعالیتهای سوداگرانه به سمت بازار کالاهای دیجیتال و الکترونیک منتقل شده است که نگرانیهای جدی را ایجاد کرده است. برخی سوداگران در حال خرید انبوه کالاهایی مانند تلفن همراه و لپتاپ هستند و از عرضه این کالاها جلوگیری میکنند. وزارت صمت و وزارت اقتصاد باید با رصد این بازار، اقدامات پیشگیرانه و تنبیهی را اتخاذ کنند. حرکت سوداگران در بازار خودرو مشابه این روند در بازار خودرو نیز مشاهده میشود که خریدهای گسترده بدون عرضه متناسب، واقعیتی نگرانکننده است. دولت باید نسبت به این رفتارها هوشیار باشد و اقدامات لازم را انجام دهد. در نهایت، برای کاهش نابرابری و افزایش شفافیت در اقتصاد، به ویژه در حوزه مالیات، نیاز به حکمرانی خوب و هوشمند وجود دارد. با تحقق این اهداف، میتوان به کاهش نابرابریها و تقویت مشارکت اجتماعی دست یافت. یادداشت از سیدطهحسین مدنی، رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند. به نقل از مهر انتهای پیام/ منبع: مهر بازگشت