
بازآفرینی شاخصهای بورس ایران؛ نگاهی به ناکارآمدی نمایانگر بازدهی صنایع در بازار سرمایه
در بازار سرمایه ایران شاخصهای صنایع به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی برای ارزیابی عملکرد گروههای مختلف بورسی شناخته میشوند. با این حال واقعیت این است که این شاخصها به دلیل محدودیتهای ساختاری تصویر کاملی از وضعیت واقعی هر صنعت را ارائه نمیدهند. تمرکز فقط بر شرکتهای پذیرفتهشده در بورس تهران و غفلت از شرکتهای فعال در بازار فرابورس (اعم از بازار اصلی و پایه) از جمله نواقص اصلی است که تحلیلگران و سرمایهگذاران را در دستیابی به نمایی واقعی از عملکرد یک صنعت با چالش مواجه میکند. همچنین عدم هماهنگی در فعالیت شرکتها و زمان ورود آنها به بازار دقت این شاخصها را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد.
با وجود گذشت سالها از تأسیس بازار فرابورس ایران بسیاری از افراد بازار سرمایه را تنها به عنوان «بورس» میشناسند و تفاوت میان «بورس تهران» و «فرابورس ایران» را درک نمیکنند. این ناآگاهی میتواند هنگام ارائه تحلیلها یا گزارشهای مربوط به بازدهی صنایع منجر به نادیدهگیری شرکتهای حاضر در فرابورس و انتشار آمار ناقص شود. این وضعیت ممکن است به برداشتهای نادرست از وضعیت صنعت منجر شده و حتی در برخی موارد به سوءاستفاده آگاهانه از آمار برای القای موفقیتهای کاذب توسط مدیران و تحلیلگران به فعالان تازهوارد کمک کند.
تفاوت بورس و فرابورس به وضوح مشخص است؛ بورس اوراق بهادار تهران بازاری رسمی با ضوابط سختگیرانهتر برای پذیرش و معاملات سهام شرکتهاست. در مقابل فرابورس ایران بازاری است که شرایط ورود به آن آسانتر بوده و شرکتهای کوچکتر و تازه تأسیس میتوانند در آن پذیرفته شوند. فرابورس شامل چندین بازار از جمله «بازار اول» «بازار دوم» «بازار پایه» و «بازار نوآفرین» است. به همین دلیل شرکتهای فعال در فرابورس هرچند در بازار سرمایه حضور دارند اما در محاسبه شاخصهای رسمی صنایع بورسی لحاظ نمیشوند.
بنابراین در زمان بحث درباره بازدهی یک صنعت یا شاخص کل بورس باید توجه داشت که این بازدهی تنها مربوط به شرکتهایی است که در بورس تهران معامله میشوند و شامل شرکتهای فرابورسی نمیشود. این عدم تفکیک میتواند منجر به تحلیلهای نادرست و گمراهکننده گردد.
محدودیتهای فعلی در شاخص صنایع بازار سهام ایران به چند مورد اشاره دارد: ۱. شاخصهای ناقص؛ حذف شرکتهای فرابورسی از تصویر واقعی صنایع: در حال حاضر شاخصهای صنایع تنها شرکتهای حاضر در تابلوی بورس تهران را در بر میگیرند و شرکتهای همصنف در بازار فرابورس را نادیده میگیرند. ۲. همزمان نبودن ورود شرکتها به بازار؛ دومین چالش مقایسه بازدهی: ورود دیرهنگام یک نماد به بازار میتواند نتایج مقایسه بازدهی را نادرست و گمراهکننده کند. ۳. تفاوت تخصصها در دل یک صنعت: فعالیتهای متفاوت شرکتها در یک صنعت ممکن است موجب گمراهی در تحلیلها شود.
برای رفع این مشکلات طراحی شاخصهای جدید با استفاده از روش زنجیرهای با تعدیل پایه در دستور کار قرار گرفته است. این روش امکان ورود و خروج پویا نمادها را فراهم کرده و به دقت محاسبه بازدهی کمک میکند. این شاخصها به گونهای طراحی خواهند شد که عملکرد صنایع مختلف را به صورت شفاف و دقیق مقایسهپذیر نمایند و بستر مناسبی برای تحلیلهای عمیقتر و تصمیمات معاملاتی هوشمندانهتر فراهم آورند.
هدف نهایی این است که با بهروزرسانی مستمر و بهرهگیری از دادههای دقیقتر مقایسهپذیری واقعی برای تحلیل بهتر صنایع مختلف و اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هوشمندانهتر در بازار سرمایه ایجاد شود. به نقل از مهر
انتهای پیام/