اخبار

صنعت سیمان: فرصتها و چالشها در دوران تغییرات بازار و بحران انرژی
صنعت سیمان بهعنوان یکی از ارکان بنیادی و زیرساختی کشور در سالهای اخیر دگرگونیهای قابل توجهی را تجربه کرده است. افزایش تقاضا در بازار داخلی تغییر روند ساختوساز به سمت استفاده از اسکلتهای بتنی و بهبود نسبی در بازارهای صادراتی باعث خروج شرکتهای سیمانی از رکود و دستیابی به سودآوری گردید. ورود سیمان به بورس کالا نیز به شفافیت و ایجاد رقابت کمک شایانی کرده است.
با این حال مسیر رشد این صنعت با چالشهای متعددی مواجه است. افزایش هزینههای حملونقل نوسانات قیمت انرژی و محدودیتهای زیرساختی در صادرات هنوز هم بر آینده این صنعت سایه افکندهاند.
افزایش تقاضا تأثیر بسزایی بر رشد صنعت سیمان در سالهای اخیر داشته است. با افزایش قیمت فولاد و ثابت ماندن قیمت سیمان سهم سیمان در ساختمانسازی به طور چشمگیری افزایش یافته است. بهعنوان نمونه سهم اسکلت بتنی در ساختمانها از حدود ۳۵ درصد به بیش از ۷۰ درصد رسیده است. این تغییر در الگوی مصرف به همراه بهبود بازارهای صادراتی و افزایش نرخ ارز به شرکتهای سیمانی کمک کرده تا توانایی سودآوری خود را افزایش دهند.
چالشهای صنعت سیمان مشکلاتی نیز در این مسیر وجود دارد. افزایش هزینه حملونقل موجب شده است که سیمان به کالایی محلی تبدیل شود و رقابت در مناطق پرمصرف مانند تهران تبریز و ارومیه شدت گیرد. در این شرایط شرکتها در مناطق با مصرف کمتر ناچار به تنظیم عرضه خود شدهاند. در سهماهه اخیر مصرف سیمان تقریباً ۱۰ درصد کاهش یافت که بخشی از آن به رکود اقتصادی و بخش دیگری به توقف معاملات در بورس کالا مربوط میشود. با این حال افزایش قیمتها و عدم وجود کالای جایگزین باعث حفظ سودآوری شرکتها شده است.
از سویی دیگر صنعت سیمان برخلاف برخی صنایع دیگر امکان انتقال هزینهها به مصرفکننده را دارد. در صنایعی مانند فولاد یا پتروشیمی فشارهای دولتی و اشباع بازار این انتقال را محدود میکنند اما سیمان بهخاطر ویژگیهای خاص خود با چنین محدودیتهایی مواجه نیست. البته دولت در مواقعی که قیمتها به شدت افزایش مییابند با اعمال محدودیتهایی نظیر تغییر فرمولهای قیمتگذاری در بورس کالا تلاش میکند تا بازار را کنترل کند.
یکی از ریسکهای مهم برای این صنعت افزایش قیمت انرژی است. در سال جاری نرخ برق و سوخت بالا رفته و شرکتهای دور از پالایشگاهها با هزینههای حمل بالایی روبرو هستند. در این راستا بسیاری از شرکتها به سمت احداث نیروگاههای اختصاصی رفتهاند تا کمبود برق را جبران کنند. به عنوان مثال نیروگاه اردستان به بهرهبرداری رسیده و پیشبینی میشود در ۱۸ ماه آینده چند نیروگاه دیگر نیز به شبکه افزوده شوند.
در حوزه صادرات نوسانات منطقهای میتواند بهعنوان فرصت یا تهدید تلقی شود. افزایش تقاضا در کشورهایی نظیر کویت یا افغانستان قیمتها را بالا برده است اما کمبود زیرساختهای مشترک با این کشورها مانع از بهرهبرداری کامل از این فرصتها شده است. همچنین ریسکهای بازار سرمایه باید در نظر گرفته شوند زیرا با کاهش شاخصها سهمهای سیمانی نیز تحت فشار قرار میگیرند هرچند که سودآوری بالا همچنان توجیه اقتصادی دارد.
در ماههای اخیر رکود موجود در صنعت سیمان از نوع رکود انباشت کالا نیست. بهطور مثال در تیرماه فروش شرکتها بهطور کامل انجام شد و رقابت در بورس کالا کاهش یافت. این نشان میدهد که تقاضا همچنان وجود دارد هرچند قیمتها به اوج خردادماه نرسیدهاند. صادرات نیز به صورت محلیتر شده و تمرکز به سمت کشورهای همسایه مانند ترکمنستان و افغانستان افزایش یافته است.
اقدام اخیر هیئت وزیران مبنی بر الزام عرضه کلیه سیمان کشور در رینگ صادراتی بورس کالا از ابتدای شهریورماه میتواند به شفافیت و رقابت سالمتر و تثبیت بازار صادراتی کمک کند. با وجود نگرانیها پیشبینیها درباره صنعت سیمان همچنان مثبت است بهویژه در صورتی که شرکتها با مدیریت صحیح ریسکهای انرژی حملونقل و صادرات را کنترل کنند.
با توجه به تحولات اخیر آینده صنعت سیمان در ایران به شدت به تصمیمات کلان اقتصادی و سیاستگذاریهای انرژی مرتبط است. الزامات عرضه سیمان در رینگ صادراتی بورس کالا اگرچه در نگاه اول میتواند به شفافیت و رقابت افزوده شود اما در عمل به زیرساختهای بیشتری نیاز دارد که هنوز بهطور کامل فراهم نشدهاند. برای حضور مؤثر در این رینگ شرکتهای سیمانی باید به اطلاعات دقیق از بازارهای هدف لجستیک مناسب و توانایی تنظیم قراردادهای بلندمدت دسترسی داشته باشند. این امر بدون حمایت نهادهای دولتی و تسهیل روابط تجاری با کشورهای همسایه دشوار خواهد بود.
چالش انرژی بهعنوان یکی از عوامل حیاتی در سودآوری صنعت سیمان مطرح است. با افزایش نرخ انرژی بهویژه برق و گاز شرکتهایی که به منابع انرژی ارزانقیمت دسترسی ندارند با کاهش حاشیه سود روبهرو میشوند. در این راستا حرکت بهسوی احداث نیروگاههای اختصاصی و بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر نهتنها یک راهکار اقتصادی بلکه یک ضرورت استراتژیک برای حفظ رقابتپذیری در بازارهای داخلی و خارجی محسوب میشود.
در کنار مسائل انرژی حفظ نیروی انسانی متخصص نیز به دغدغه اصلی مدیران صنعت تبدیل شده است. با افزایش مهاجرت نیروهای فنی و کاهش انگیزه در میان کارکنان نیاز به بازنگری در سیاستهای منابع انسانی آموزشهای تخصصی و ارتقای سطح رفاه کارکنان بیشتر احساس میشود. صنعت سیمان بهدلیل ماهیت فنی و پیچیده خود نیازمند نیروی کار ماهر و ماندگار است و هرگونه خلل در این حوزه میتواند به کاهش بهرهوری و افزایش هزینههای عملیاتی منجر شود.
در سطح کلانتر نقش دولت در تنظیمگری هوشمند و حمایت هدفمند از صنایع پایه بیش از پیش اهمیت یافته است. صنعت سیمان بهعنوان یکی از ارکان توسعه زیرساختی کشور باید در اولویت سیاستهای صنعتی قرار گیرد. این اولویت باید شامل حمایتهای مالی تسهیل صادرات و ایجاد ثبات در مقررات انرژی و حملونقل باشد. تجربه کشورهای موفق در توسعه صنایع پایه نشان میدهد که بدون یک چارچوب سیاستگذاری پایدار و قابل پیشبینی حتی صنایع سودآور نیز در معرض آسیبپذیری قرار میگیرند.
صنعت سیمان ایران اکنون در نقطه حساسی قرار دارد؛ در میانه فرصتهای ناشی از افزایش تقاضا و صادرات منطقهای و تهدیدهایی همچون ناترازی انرژی ضعف زیرساختهای لجستیکی و مهاجرت نیروی انسانی متخصص. الزام عرضه سیمان در رینگ صادراتی بورس کالا میتواند گام مهمی در جهت شفافیت و توسعه صادرات باشد اما موفقیت آن نیازمند حمایتهای دولتی تسهیل روابط تجاری با کشورهای همسایه و سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی و حملونقل است. در نهایت پایداری و رقابتپذیری صنعت سیمان بیش از هر زمان دیگری به سیاستگذاریهای کلان و نگاه بلندمدت به توسعه صنایع پایه وابسته است. به نقل از بازار
انتهای پیام/