اخبار

تحلیل عباس عبدی درباره انتصاب علی لاریجانی: نگاهی به تحولات سیاسی اخیر
حذف نتیجه معکوسی دارد زیرا در ابتدا ممکن است شیرین و آسان به نظر برسد اما در ادامه به سختی و تلخی میانجامد و حذفشده نیز از موضع مظلومیت به صحنه بازمیگردد. چه موافق و چه مخالف آقای لاریجانی باشیم او بخشی از اصولگرایان سنتی را نمایندگی میکند. بر خلاف برادرش که به پایگاه خود پشت کرد او تاکنون این کار را نکرده است.
مهمترین رویدادهای هفته گذشته در گفتوگویی با عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی بررسی میشود. انتصاب آقای لاریجانی در شعام به عنوان یک تحول مهم قلمداد شده است. این تحول تحت چه شرایطی به وقوع پیوسته و چطور میتواند پایدار بماند؟
نیروهای سیاسی در ایران به دلیل رویکرد ستیز کمتر به این نکته توجه کردهاند که نمیتوان هیچ نیروی سیاسی با پایگاه اجتماعی را حذف کرد. روندهای سیاسی آنها مقطعی است مگر آنکه در یک فرآیند تاریخی حذف شوند. با استفاده از فشار و زور نه تنها نمیتوان نیروها را حذف کرد بلکه این فشارها اثرات معکوس میگذارد. نمونه بارز آن انقلاب است. زمینههای تاریخی و به ویژه ساختار اقتصادی به ویژه نفت پایهگذار چنین رویکردی در ایران بوده و ادامه آن با فرهنگ و ادبیات چپ مارکسیستی تقویت شده است.
بسیاری از نیروها تحت تأثیر هیجانات زودگذر پیروزیهای خود قرار گرفته و در پی حذف نیروی شکستخورده برمیآیند که همین امر آغاز رشد آنها و افول نیروی پیروز است. حذف نتیجه معکوسی دارد زیرا در ابتدا ممکن است شیرین و آسان به نظر برسد اما در ادامه به سختی و تلخی میانجامد و حذفشده نیز از موضع مظلومیت به صحنه بازمیگردد. چه موافق و چه مخالف آقای لاریجانی باشیم او نمایندهای از اصولگرایان سنتی است.
البته اصلاحطلبان از وی دلخوریهایی دارند اما اقتضای سیاست نگاه کردن به ظرفیتهای موجود و چشماندازهای آینده است. جناح متبوع آقای لاریجانی تجربیات تلخی از تندروهایی دارند که به سرعت چالش ساز شدهاند. آقای لاریجانی ظرفیت آن را دارد که با درس گرفتن از گذشته گامی مهم برای پیشبرد امور کشور بردارد و نامی نیک از خود به یادگار بگذارد.
وضعیت انسجام ملی در نظرسنجیها چگونه است و امروز چه تفاوتی با هفته اول بعد از جنگ دارد؟ در روزهای اولیه پس از جنگ مجموع شاخصهایی که اندازهگیری شده بودند نشاندهنده روند مثبتی بودند. در واقع از شدت نگاه منفی کاسته شده بود اما از آنجا که جنگ اتفاق مثبتی نبود این نگاهها فقط بازتابدهنده همدلی عمومی برای دفاع از کشور بود و یک واکنش سلبی به تجاوز نظامی.
اکنون و بر اساس پیشبینیها نظرسنجیهای اخیر نشاندهنده شکلگیری روند منفی است. تأکید میکنم که مثبت یا منفی بودن نگاه مردم فقط مسأله اصلی نیست. مسأله مهمتر امتناع شکلگیری تفاهم عمومی درباره مسائل اصلی جامعه است. درباره سیاست خارجی مسائل منطقهای سیاست اقتصادی و فرهنگی درباره هیچکدام نمیتوانیم گفتوگو و در سطح ملی تفاهم کنیم.
علت اصلی این وضعیت نیز دو قطبی شدن نظام رسانهای در ایران است. در یک سو صدا و سیما با مخاطبان خاص و شبکههای اجتماعی داخلی قرار دارند و در سوی دیگر رسانههای فرامرزی و شبکههای اجتماعی که هر کدام در حال بازتولید ارزشها و نگرشهای خود هستند. اما طبیعی است که مسیر جامعه به سمت نفوذ و تفوق بیشتر رسانههای غیررسمی پیش میرود هم از نظر عددی و هم از نظر کیفیت مخاطب و محتوا و اثرگذاری. به نقل از صدای بورس
انتهای پیام/