اخبار

دیپلماسی نوین در عصر جدید
ایراسین
2
1404-05-20 07:11:00

دیپلماسی نوین در عصر جدید

تجارت جهانی بار دیگر برای کشورهای آسیایی به موضوعی داغ تبدیل شده است اما این بار نه به دلیل فرصت‌های جدید بلکه به خاطر تهدیدی آشنا و قدیمی: دونالد ترامپ. با نزدیک شدن به تابستان هیات‌هایی از کشورهای آسیایی از جمله هند اندونزی ژاپن کره‌جنوبی و ویتنام به واشنگتن سفر کرده‌اند. هدف این هیات‌ها دستیابی به توافق‌هایی پیش از اجرایی شدن تعرفه‌های «متقابل» ترامپ از ماه ژوئیه است تا از اثرات منفی آن بکاهند. برای بسیاری از پایتخت‌های آسیایی این مذاکرات یادآور دوران تاریک جنگ تجاری آمریکا و چین در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ است. اما واقعیت این است که مشکل آسیا تنها ترامپ نیست؛ این قاره بیشتر از هر زمان دیگری درگیر ساختاری پیچیده و ناکارآمد از توافق‌نامه‌های تجاری است؛ وضعیتی که اقتصاددانان به آن «اثر کاسه نودل» می‌گویند.

آسیا به عنوان یک قاره صدها توافق دارد اما تأثیر واقعی آن کم است. کارشناسان اصطلاح «اثر کاسه نودل» را برای توصیف وضعیت گیج‌کننده توافق‌نامه‌های تجاری در آسیا به کار می‌برند؛ جایی که ده‌ها توافق همپوشان با مقررات متفاوت و اهداف متناقض به جای تسهیل تجارت آن را پیچیده‌تر کرده‌اند. نتیجه این مشکلات شبکه‌ای شبیه به رشته‌های درهم‌تنیده نودل است: شلوغ و بی‌سامان. در این شرایط نه شرکت‌ها مسیر روشنی برای تجارت دارند و نه کشورها از مزایای واقعی ادغام اقتصادی بهره‌مند می‌شوند. در ظاهر آسیا قهرمان توافق‌نامه‌های تجاری به شمار می‌رود و ۷۷ توافق درون‌منطقه‌ای و ۱۰۴ توافق با کشورهای خارج از منطقه مجموعاً ۴۵ درصد از تمام توافق‌های ترجیحی در جهان را تشکیل می‌دهند. آخرین نمونه توافق آسه‌آن با استرالیا و نیوزیلند است که از ابتدای آوریل اجرایی شده و قرار است در برابر موج حمایت‌گرایی آمریکا نقش محافظتی ایفا کند. با این حال این شبکه گسترده بیشتر شبیه به یک تار عنکبوت گیج‌کننده است. توافق‌ها اغلب روی کاغذ خوب به نظر می‌رسند اما در عمل یکپارچگی واقعی و تسهیل تجارت را به همراه ندارند. دو نمونه بارز این ناکامی توافق‌های RCEP و CPTPP هستند که به رغم وعده‌های اولیه در عمل نتوانسته‌اند به ایجاد یک بازار مشترک واقعی منجر شوند. سهم آسیا از تجارت جهانی نیز از سال ۲۰۲۰ به تدریج کاهش یافته است؛ نشانه‌ای از نیاز به بازنگری در ماشین تجارت منطقه‌ای.

یکی از دلایل اصلی ناکارآمدی این توافق‌ها همان «اثر کاسه نودل» است. در حالی که در دیگر نقاط جهان تنها حدود ۱۱ درصد از شرکای تجاری تحت پوشش توافق‌های تکراری قرار دارند این رقم در آسیا به ۲۲ درصد می‌رسد. توافق‌ها غالباً با یکدیگر همپوشانی دارند اما در موضوعات کلیدی مانند «قواعد مبدأ کالا» سکوت می‌کنند یا استانداردهای متفاوتی دارند. به همین دلیل امتیاز واقعی کاهش تعرفه‌ها چندان چشمگیر نیست: تعرفه‌های تجاری در آسیا تنها حدود ۲۰ درصد کمتر از حالت بدون توافق‌اند در حالی که این عدد در آمریکای لاتین به ۹۷ درصد می‌رسد. از سوی دیگر فرهنگ سیاسی محافظه‌کار و نمادگرای آسیایی نیز این وضعیت را وخیم‌تر کرده است. مذاکره‌کنندگان اغلب ترجیح می‌دهند هر توافقی حتی اگر بی‌خاصیت باشد به سرانجام برسد تا اینکه به خانه دست‌خالی بازگردند. به گفته‌ای از دبیرخانه آسه‌آن «در آسیا این باور وجود دارد که باید هرطور شده به توافق رسید حتی اگر آن توافق کارآیی نداشته باشد.» در نتیجه بسیاری از توافق‌نامه‌ها بیشتر محصول مصالحه‌های سیاسی و امتیازدهی‌های نمادین‌اند تا ابزارهای واقعی برای آزادسازی تجارت.

قوانین دست‌وپاگیر سیاست چریکی در کشورهای بزرگی مانند هند و اندونزی و تعرفه‌های متغیر عملاً سرمایه‌گذاری و تجارت آزاد را مختل کرده‌اند. در ویتنام برخی مشاوران اقتصادی از «سیاست چریکی» سخن می‌گویند: مقامات ابتدا قوانین دست‌وپاگیر وضع می‌کنند و سپس با اعطای امتیازهای خاص سعی می‌کنند شرکت‌های خارجی را جذب کنند. این رویکرد پیچیده هم موجب بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران می‌شود و هم روند تجارت آزاد را مختل می‌کند. اما آیا ظهور دوباره ترامپ بیدار باشی برای آسیا خواهد بود؟ برخی ناظران امیدوارند تهدید ترامپ باعث شود آسیا یک‌بار برای همیشه اصلاحاتی درونی انجام دهد. اما نشانه‌ها چندان امیدوارکننده نیستند. دولت‌ها در حال رقابت برای ارائه امتیاز بیشتر به آمریکا هستند اما نه برای بازنگری در ساختارهای داخلی خود. مقاماتی در اندونزی هشدار داده‌اند که اگر توافقی حاصل نشود واردات کالاهای کشاورزی و انرژی با افزایش قیمت روبه‌رو خواهد شد. این فشار خارجی به جای ایجاد اصلاحات درونی نوعی عجله در ارائه امتیاز به وجود آورده است.

آسیا باید به درون خود نگاه کند. برای آنکه آسیا بتواند از جایگاه خود در تجارت جهانی دفاع کند باید به‌جای تمرکز صرف بر مقابله با سیاست‌های تهاجمی آمریکا نگاهی نقادانه به درون بیندازد. شبکه توافق‌نامه‌های موجود باید بازآرایی شود قواعد باید شفاف همگرا و عادلانه باشند و فرهنگ سیاسی نیز باید به سمت اثربخشی حرکت کند. تا آن زمان بازیگر اصلی میدان - چه ترامپ باشد و چه دیگران - همچنان از این آشفتگی بهره‌برداری خواهد کرد. به نقل از ایراسین

انتهای پیام/

خانه خدیمات وبلاگ جستجو اخبار درباره ما تماس با ما