اخبار

«پیرپسر»؛ نگاهی نو به ادبیات در دنیای سینما
درایوش صارمی منتقد سینما در یادداشتی در روزنامه ایران اشاره کرده است که سینمای ایران پس از مدتها به یک اثر قابل توجه دست یافته است. این فیلم تأملبرانگیز از یک فیلمساز جوان رگههای روشنفکری را در خانهای منعکس میکند که پدری فرهیخته شاعر و نویسنده آن را رهبری کرده است. در این خانه کتابخانهای وجود دارد که با شاهکار پدر یعنی «رازهای سرزمین من» مزین شده است. به نظر میرسد پسر با فیلمش رازهایی که پدر در کتاب خود نهان کرده بود را برملا کرده است.
فیلم «پیر پسر» توانسته مخاطب را برای سه ساعت به صندلیهای نه چندان راحت سالن نمایش میخکوب کند. در آغاز فیلم شخصیت غلام باستانی با بازی حسن پورشیرازی به خوبی معرفی میشود. کارگردان در یک ساعت ابتدایی بیننده را با فضای اگزوتیک (لوکیشن خانه غلام باستانی) و شخصیتهای داستان آشنا میکند تا زمینه برای ورود به بطن قصه فراهم شود. استفاده به جا از فضاسازی در سکانس ابتدایی به وضوح قابل مشاهده است.
سیر داستان به تدریج پیش میرود و در هر سکانس بیشتر با صفات شیطانی غلام آشنا میشویم. معرفی شخصیت غلام آنقدر هنرمندانه صورت میگیرد که حتی گاهی مخاطب از شرم روی خود را از پرده نقرهای برمیگرداند. فضای ملتهب خانه قدیمی غلام و روابط غیرمعمول او با پسرانش نوعی انزجار اخلاقی در مخاطب ایجاد میکند که به اشتباه به ترویج پلشتی تعبیر شده است. در حقیقت فیلم نفرت و انزجار از بیاخلاقیهای غلام را در ذهن و جان بیننده میکارد.
در بخش دیگری نقش زن در فیلم یکی از دغدغههای مهمی است که کارگردان به آن پاسخ میدهد. با ورود شخصیت رعنا فیلم به سمت تحول و تنوع میرود. در اولین دیدار علی با رعنا بیننده انتظار دارد که داستان به سمت یک عشق اسطورهای پیش برود اما کارگردان برعکس قصه را به سمت پیچیدگیهای بیشتری هدایت میکند. رعنا زنی مرموز است که در نهایت به تصویر یک سوءاستفادهگر در میهمانی هنرمندان تبدیل میشود.
با برملا شدن رازهایی که سالها از فرزندان پنهان مانده بود بیننده به تفکر بیشتری فرو میرود. اکتای براهنی با هنری ظریف دغدغههای جامعه شبهروشنفکری را به تصویر میکشد و در سکانسی به درون یک کتابفروشی میبرد که مدیر آن نماینده شبهروشنفکران خودپرست امروزی است.
در مقایسهای دیگر غلام به سمساری میرود که مواد مخدر برای افرادی از جنس او عرضه میشود. داستان به محفل هنرمندان و شبهروشنفکرانی میپردازد که در حال مصرف مواد مخدر و گفتوگوهای غیرمعمول هستند. کارگردان با نمایش این دو مکان این پیام را به بیننده منتقل میکند که در ارتکاب عمل خلاف اخلاق تفاوتی میان غلام و شبهروشنفکران وجود ندارد.
فرزندان غلام در دو دنیای متفاوت سیر میکنند. علی فرزند بزرگتر با دنیای کتاب آشناست و پسر کوچکتر به دنبال پول و موقعیت برتر در زندگی است. در نهایت اکتای براهنی با الهام از ادبیات کلاسیک سعی دارد به مخاطب بگوید که داستان او نه تنها به موضوعاتی عمیق میپردازد بلکه انباشته از لایههای فرهنگی و تاریخی است که نیاز به درک عمیقتری دارد. به نقل از tgju
انتهای پیام/