اخبار

بقا در سایه «قسط»؛ از تجملات دیروز تا نیازهای اساسی امروز!
در سالهای اخیر تحولات قابل توجهی در روشهای خرید و فروش کالا در ایران بهوجود آمده است که به وضوح ناشی از فشارهای اقتصادی بر زندگی خانوارها و افزایش فقر در جامعه است. اگرچه خرید اقساطی پدیدهای جدید نیست و به نوعی یادآور «حساب دفتری» در سوپرمارکتها و «صندوقهای وام خانگی» است اما کارکرد آن در حال حاضر به شکل متفاوتی درآمده است.
اکنون خرید اقساطی دیگر مربوط به کالاهای لوکس یا گرانقیمت نیست و به یک نیاز الزامی برای تأمین basic necessities تبدیل شده است. لوازم خانگی بزرگ و اتومبیلها که روزگاری در این فهرست قرار داشتند حالا به اقلام ضروری روزمره مانند گوشت مرغ و لوازمالتحریر فرزندان دانشآموز گسترش یافتهاند. حتی خدمات تحویل کالا نیز به این چرخه ملحق شده و پلتفرمهایی مانند اسنپ امکان خرید اعتباری را فراهم کردهاند.
این تغییرات به خوبی نشاندهنده کاهش قدرت خرید خانوارها و افت مصرف کالاهای اساسی است. آیا این روند گسترش فروش اقساطی برای کالاهای ضروری تنها یک راهکار موقتی برای فشار اقتصادی است یا نشانهای از وخامت بیشتر اوضاع معیشتی و حتی آینده تولید در کشور است؟ پرسشی که نیاز به بررسی جدی دارد.
طبق آمارها سرانه مصرف کالاهای اساسی مانند گوش لبنیات و برنج به کمترین میزان در دهههای اخیر رسیده است. خرید اقساطی اکنون به یک اجبار برای بقا تبدیل شده و حتی قوت غالب مردم نیز به فروش اقساطی رسیده است.
وضعیت قدرت خرید مردم در آمارهای رسمی هم روشن است. بر اساس اطلاعات سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (FAO) سرانه مصرف گوشت قرمز برای هر ایرانی در سال ۱۳۹۱ ۱۲ کیلوگرم بود که در سال ۱۳۹۸ به ۸ کیلوگرم و در سال ۱۴۰۱ به ۶ کیلوگرم کاهش یافته است. حتی معاون وزیر بهداشت در سال ۱۴۰۳ به کاهش مصرف گوشت به ۳۵ گرم در روز اشاره کرده است.
وضعیت لبنیات نیز به همین شکل است. سرانه مصرف لبنیات که تا سال ۱۳۸۹ بین ۱۰۰ تا ۱۳۰ کیلوگرم بود اکنون به ۷۰ کیلوگرم رسیده در حالی که استاندارد جهانی ۱۵۰ تا ۱۶۰ کیلوگرم است.
حتی برنج که قوت غالب سفرههای ایرانی است کاهش مصرف قابل توجهی را تجربه کرده و سرانه آن از ۴۴ کیلوگرم در سال ۱۳۹۰ به ۶۵ کیلوگرم در سال ۱۴۰۴ رسیده است.
این آمارها به روشنی نشاندهنده فقر بیشتر مردم و فقدان توانایی آنها برای تأمین حداقلهای یک زندگی سالم است. در این شرایط خرید اقساطی از یک گزینه برای بهبود زندگی به ابزاری برای بقا تبدیل شده است.
پدیده خرید اقساطی کالاهای اساسی به ابعاد وسیعتری در فضای دیجیتال منتقل شده است. با یک جستجوی ساده در اینترنت میتوان به سایتها و پلتفرمهایی رسید که اقلام ضروری را به صورت اقساطی و بدون نیاز به چک و ضامن در اختیار مصرفکنندگان قرار میدهند.
این روند نه تنها نشاندهنده فشار بر خانوادههاست بلکه آینده تحصیلی کودکان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و خرید اقساطی لوازمالتحریر به یک راهکار اجباری تبدیل شده است.
در نهایت فروش اقساطی ممکن است به طور موقت فشار مالی را کاهش دهد اما در واقع به بدهکارسازی سیستماتیک جامعه منجر میشود. این وضعیت نشاندهنده ضعف سیاستهای حمایتی و ضرورت اصلاحات بنیادین اقتصادی است تا بهبود معیشتی حاصل شود. بدون این اصلاحات تنها بحران به آینده موکول میشود و زخمهای عمیقتری در زیر پوست جامعه باقی میماند. به نقل از مهر
انتهای پیام/