tgju 1 1403-12-23 17:43:00 ترامپ در پی آزمودن تحمل جهانیان است؛ آغاز داستان صلح اوکراین! به نقل از توانآپ، پاول راجرز در اوپن دموکراسی نوشت: تیم دونالد ترامپ، چهار سال زمان برای آمادهسازی برای دور دوم ریاست جمهوریاش داشته و با مجموعهای از دستورهای اجرایی و برنامههایی برای استخدام و اخراج که همگی به منظور تقویت دوباره آمریکا طراحی شدهاند، به شدت در حال فعالیت است. در سطح جهانی، تمرکز اصلی ترامپ بر همکاری با برخی از حکومتهای خودکامه و الیگارشهای برجسته جهانی است، به امید اینکه آنها بتوانند به ایالات متحده کمک کنند تا با هر قیمتی، ثروتمندتر شود. در حالی که روسای جمهور پیشین آمریکا هرگز از تعامل با دولتهای مشکوک پرهیز نکردهاند (زیرا در محافل دیپلماتیک غربی به خوبی درک میشود که معامله با حکومتهای خودکامه عموماً سادهتر از دموکراسیهای ناپایدار است)؛ اما رویکرد ترامپ هنوز تفاوتهای زیادی با جو بایدن یا باراک اوباما دارد. این وضعیت تا حدی به دلیل این است که دولت ترامپ در حال آزمایش است تا ببیند چقدر و با چه سرعتی میتواند پیش برود. این امر به ویژه در مورد اوکراین صادق است، جایی که ترامپ دستور توقف فوری تحویل تسلیحات ایالات متحده و خروج از تبادل اطلاعات را صادر کرده است. نشانههای اولیه نشان میدهد که ترامپ در تحمیل پایان جنگ بر اساس شرایط خود و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، موفق خواهد شد و کشورهای اروپایی نمیتوانند در این زمینه تغییری ایجاد کنند. چنین موفقیتی احتمالاً ترامپ و تیمش را تشویق میکند تا نقشی مشابه در غزه ایفا کنند. رئیسجمهور ایالات متحده قبلاً گفتوگوهایی را با حماس درباره گروگانهای اسرائیلی-آمریکایی آغاز کرده و به این گروه هشدار داده است که اگر آنها و سایر گروگانها به صورت فوری آزاد نشوند، عواقب آن را خواهند پرداخت. بنیامین نتانیاهو ممکن است از اینکه ترامپ مستقیماً با حماس درگیر گفتوگو است ناراضی باشد، اما از این چشمانداز که این جنگ نیز بر اساس شرایطی که او و ترامپ تعیین میکنند، پایان یابد، خرسند خواهد شد. در این مورد، این شرایط به معنای پاکسازی جمعیت غزه است که ترامپ به وضوح اعلام کرده است که میخواهد به کشورهای همسایه تبعید شوند. همچنین، سرکوب خشونتآمیز مداوم فلسطینیان در بخش بزرگی از کرانه باختری اشغالی توسط نیروهای دفاعی اسرائیل نیز جزو شرایط دیگر خواهد بود. پیروزی در اوکراین و غزه بدون تردید ترامپ را به این فکر میاندازد که مرزهای ایالات متحده را به سمت کانادا و گرینلند گسترش دهد. ممکن است به نظر برسد که تصاحب این دو سرزمین هدفی دور از دسترس است، اما کارکنان ارشد وزارت امور خارجه کانادا گزارش دادهاند که همتایان آنها در وزارت امور خارجه ایالات متحده به طور جدی در حال بررسی چگونگی عملی کردن این ایدهها هستند. در این میان، به نظر میرسد همه چیز در جبهه داخلی برای ترامپ به خوبی پیش میرود. تحریمهای تجاری علیه کانادا، چین و مکزیک در حال اجرا هستند و موارد بیشتری در راه است. سخنرانی سالانه او در کنگره با استقبال گرم اعضای جمهوریخواه مواجه شد. همچنین، متحد میلیاردر او، ایلان ماسک، همچنان به نفوذ خود بر بوروکراسیهای فدرال ادامه میدهد و هزاران کارمند را بدون توجه به تجربیات از دست رفته در این فرآیند، اخراج میکند. البته، ترامپ شکستهایی هم داشته است. برخی از وزارتخانههای مهم دولتی در برابر کاهش پرسنل مقاومت کردهاند، تورم در حال افزایش است، عدم اطمینان تجاری بر وضعیت دلار تأثیر میگذارد و برخی از تصمیمات کلیدی توسط دادگاهها لغو شدهاند. اما هیچ یک از این مسائل تاکنون اساسی نبوده است و برخی تعدیلات برای حل آنها در حال انجام است. به طور کلی، اوضاع برای ترامپ به طور خوشبینانهای خوب به نظر میرسد. با این حال، برای بسیاری از دولتهای اروپای غربی، رئیسجمهور ایالات متحده به آشفتگی سیاسی دامن میزند که ادامه خواهد یافت. برای دولتهای متمایل به چپ مانند بریتانیا، این وضعیت با نگرانی و نارضایتی عمیق از آنچه در میان عناصر مترقی جامعه ظهور میکند، وخیمتر خواهد شد. نخستوزیر بریتانیا، استارمر، از ادعاهای اولیه خود مبنی بر ساختن آیندهای سبز با سرمایهگذاری بر روی انرژیهای تجدیدپذیر دست کشیده است. در عوض، تأکید دولت او بر گسترش مجتمع نظامی-صنعتی است. بیشتر بودجه این کار از طریق کاهشهای شدید در برنامه کمکهای خارجی تأمین میشود، که حتی با وجود ایراداتش، به عنوان نشانهای از کشور داری نسبتاً مترقی تلقی میشد. به بیان واضحتر، دولت بریتانیا سیاست تبدیل گاوآهن به شمشیر را دنبال میکند، سیاستی که مطمئناً اگر از سوی اپوزیسیون مطرح میشد، مورد انتقاد قرار میگرفت و البته همین حالا هم برای بسیاری از حامیان قبلی حزب غیرقابل باور به نظر میرسد. این در حالی است که حمایت مداوم استارمر از اسرائیل، به رغم جنایاتی که علیه مردم فلسطین انجام میشود، و سرکوب چندجانبه اعتراضات در بریتانیا همچنان ادامه دارد. در این شرایط، چگونه میتوانیم به افرادی با دیدگاه مترقی پاسخ دهیم که احساساتشان نسبت به اقدامات دولت از دلسردی تا افسردگی کامل متغیر است؟ گمان میرود میلیونها نفر از این دسته افراد در بریتانیا و بیش از این در نقاط دیگر جهان وجود داشته باشند. حتی در همین مراحل ابتدایی، گروههای مترقی بسیاری در حال تلاش برای تشویق دولت به تغییر موضع خود در مورد مسائل آب و هوا و اقتصادی هستند. به طور مشابه، شبکهای از سازمانها، دانشگاهیان و فعالان مستقر در بریتانیا که برای جهانی عادلانه و صلحآمیز تلاش میکنند، در تلاشند تا نشان دهند که راه دیگری در جبهه دفاعی وجود دارد. ریچارد ریو، هماهنگکننده این شبکه، به تازگی تحلیل عمیقی از بیربط بودن بخش زیادی از سیاست امنیت بینالمللی بریتانیا منتشر کرده و نوشته است: پل به ناکجاآباد: استراتژی امنیتی بریتانیا در ویرانههای آتلانتیس. او چهار فرض درباره وضعیت فعلی بریتانیا - تضمین امنیتی ایالات متحده، تداوم همکاری هستهای، موقعیت ابرقدرت فناوری و همکاری ایالات متحده/بریتانیا/استرالیا - را به چالش میکشد و پیشنهاد میدهد که باید فراتر از این فرضیات اندیشید و نکاتی را در مورد اقداماتی که باید انجام شود، ارائه میدهد. شاید هنوز پاسخهای کافی وجود نداشته باشد، اما اینها همگی نکات کمککنندهای هستند. در سطح شخصی، ما باید به آنچه که خودمان میدانیم پایبند باشیم، چه در مورد مسائل جنگ و صلح، نابرابری، تغییرات آب و هوایی یا سایر اشکال پیشرفت در معرض تهدید. این آرمانها توسط افرادی مانند ترامپ و الیگارشیهای جهانی به چالش کشیده میشوند و ما باید این اطمینان را حفظ کنیم که راههای بسیار بهتری برای پیشرفت وجود دارد و وضعیت موجود را در هر فرصتی به چالش بکشیم. پل راجرز استاد ممتاز مطالعات صلح در بخش مطالعات صلح و روابط بینالملل دانشگاه برادفورد و همچنین عضو افتخاری کالج فرماندهی و ستاد خدمات مشترک است. او به عنوان گزارشگر امنیت بینالمللی در وبسایت اوپن دموکراسی فعالیت میکند. مترجم: مهسا مژدهی 311312 به نقل از tgju انتهای پیام/ منبع: tgju بازگشت