
پیامدهای «تحول ارزی» در کره شمالی
تجربه «اصلاح پولی» سال ۲۰۰۹ در کره شمالی از جمله مواردی است که تحلیلگران اقتصادی را به تحلیلهای عمیقتر در زمینه سیاست امنیت و کنترل ایدئولوژیک سوق میدهد. در نگاه اول ممکن است تغییر اسکناس یا حذف صفر از پول ملی اقدامی متعارف و راهکاری برای کنترل تورم بهبود ساختار پولی یا تقویت اعتماد عمومی به شمار آید؛ اما در نظام بسته و دستوری کره شمالی این تغییر به شکلی خشن و بدون پژوهشهای کارشناسی انجام شد و به جای ایجاد اعتماد بیاعتمادی گستردهای را به وجود آورد و بازارهای محلی را تضعیف کرد.
این یادداشت درصدد است تا درسهایی را که ممکن است در یک بررسی عجولانه از دست برود مورد بررسی قرار دهد. در حال حاضر ایران در حال بحث و گفتوگو درباره ضرورت اصلاحات پولی حذف صفر مهار تورم و احیای قدرت خرید مردم است؛ اما هرگونه اصلاحی که بدون همراهی افکار عمومی و توجه به بسترهای نهادی و با رویکرد تنبیهی انجام شود میتواند نتایج معکوس به همراه داشته باشد. پرونده کره شمالی نمایانگر فقدان شفافیت انحصار در تصمیمگیری و نادیدهگرفتن نقش بازار است که پول ملی را به ابزاری صرفاً سیاسی بدل کرده است.
در میان کشورهای معاصر به نظر میرسد هیچ نظامی مانند کره شمالی بهطور افراطی میان اقتصاد سیاست و ایدئولوژی پیوند نخورده باشد. این کشور کوچک با جمعیتی حدود ۲۵ میلیون نفر و وسعتی نزدیک به ۱۲۰ هزار کیلومتر مربع بیش از هفت دهه است که در وضعیت «اقتصاد دروننگر و امنیتمحور» به سر میبرد.
کره شمالی که در سال ۱۹۴۸ پس از تقسیم شبه جزیره کره تأسیس شد از همان ابتدا مسیر متفاوتی نسبت به برادر جنوبی خود در پیش گرفت. اقتصاد این کشور به جای تکیه بر بازار و تعاملات جهانی بر مبنای ایدئولوژی جوچه (Juche) طراحی شده است؛ ایدئولوژیای که با برنامهریزی مرکزی و حذف مالکیت خصوصی همراه بوده و در دهههای نخست به حمایت اتحاد جماهیر شوروی و چین متکی بود. اما با فروپاشی بلوک شرق در اوایل دهه ۹۰ این ساختار اقتصادی به تدریج از هم پاشید و کره شمالی وارد دورهای از رکود و قحطی شد.
امروز اقتصاد این کشور به شدت وابسته به صادرات منابع طبیعی به چین کارگران اعزامی و فعالیتهای ارزی غیررسمی است. بیش از ۹۰ درصد تجارت خارجی کره شمالی با چین انجام میشود و تحریمهای بینالمللی در سالهای اخیر این کانالها را تضعیف کرده است. شاخصهای اقتصادی این کشور همگی غیرقابل راستیآزمایی و در مجموع منفی هستند: سطح پایین بهرهوری کمبود نقدینگی و وابستگی به جیرهبندی دولتی از نشانههای این اقتصاد بسته است.
تجربه اصلاح پولی کره شمالی در سال ۲۰۰۹ بهجای نجات اقتصاد به ابزاری برای کنترل ایدئولوژیک بدل شد. این اصلاح در نوامبر ۲۰۰۹ و بهطور ناگهانی اعلام شد و به مردم دستور داده شد که اسکناسهای قدیمی خود را ظرف سه روز به اسکناسهای جدید تبدیل کنند. این اقدام بهجای ایجاد ثبات به فروپاشی بازارهای محلی و کاهش اعتماد عمومی نسبت به پول ملی و حکومت منجر شد.
تجربه کره شمالی میتواند زنگ خطری برای کشورهایی مانند ایران باشد که در تلاش برای اصلاحات اقتصادی هستند. اصلاحات پولی اگر بهدرستی و با جلب اعتماد عمومی انجام نشود میتواند به نتایج معکوس منجر گردد. در ایران امروز که بحث اصلاح پولی و حذف صفرها مطرح است توجه به نهاد اعتماد عمومی و اقتضائات نهادی از اهمیت بالایی برخوردار است. اصلاحات پولی یک پروژه صرفاً تکنیکی نیست بلکه پروژهای اجتماعی و نهادی است که نیازمند توجه و دقت در اجرا است. به نقل از مشرق
انتهای پیام/