
آینده سیمانیها در سایه مدیریت مصرف برق چگونه رقم خواهد خورد؟
علیرضا مبصر؛ گروه : با نزدیک شدن به روزهای گرم سال نگرانیهای فراوانی در خصوص تابستانی دیگر با طعم خاموشی دوباره به وجود آمده است. تابستانهایی که در حافظه صنعتی ایران نه تنها با شرجی و گرمای طاقتفرسا بلکه با سایه سنگین قطعی برق بر فعالیت تولیدکنندگان بزرگ ثبت شدهاند. بحران انرژی الکتریکی در ایران به پدیدهای فصلی و تکراری تبدیل شده که هم برنامهریزی صنعتی را به چالش میکشد و هم آرامش بورس را مختل میسازد. در این میان صنایع انرژیبر همواره اولین قربانیان این خاموشیهای ناگهانی بودهاند؛ و صنعت سیمان به دلیل مصرف بالای برق و حساسیت به توقف تولید در صف نخست آسیبپذیران قرار دارد. در چنین فضایی نگاه تحلیلگران و سرمایهگذاران دوباره به سمت این صنعت قدیمی اما استراتژیک معطوف شده است؛ صنعتی که همزمان با چالشهای تأمین انرژی ممکن است با افزایش قیمت سیمان یا تشدید تقاضا در پروژههای ساختمانی به فرصتی برای نوسانگیران تبدیل شود.
بحران در شبکه برق هشدار در صنعت | سیمانیها در خط مقدم خاموشیها هرچند مقامات دولتی با ادعای خوشبینانه از تأمین ۹۷ درصدی برق کشور صحبت میکنند و محدودیتهای اعمالشده را «عادلانه» و «ساعتی» مینامند اما واقعیت زیر ساختار شبکه برق بسیار نگرانکنندهتر است. تابستان ۱۴۰۴ هنوز فرارسیده اما تولیدکنندگان سیمان از حالا در معرض خاموشی قرار دارند.
دادهها نمایانگر واقعیتی تلخ هستند: حدود ۸ هزار مگاوات از ظرفیت برق نیروگاههای آبی به دلیل خشکسالی از مدار خارج شده و همزمان افزایش دما مصرف را به شدت افزایش داده است؛ به طوری که هر یک درجه افزایش دما معادل ۱۵۰۰ مگاوات برق بیشتر مصرف میشود. از طرفی ۴۰ درصد برق کشور صرف سرمایش میگردد. نیروگاهها فرسوده هستند تعمیرات اساسی مدتهاست به تأخیر افتاده و حتی نیروگاه اتمی بوشهر نیز از مدار خارج شده تا بار بر دوش باقی نیروگاهها بیفتد.
این شرایط در حالی است که رشد مصرف برق در سال جاری نه ۲ درصد بلکه بهطرز نگرانکنندهای به ۲۰ درصد رسیده است؛ یعنی ۹ هزار مگاوات افزایش ناگهانی! دلیل این امر رشد فزاینده ماینینگ رمزارزها است که مصرف بالایی دارد و سود آن به جیب عدهای خاص میرود در حالی که هزینه آن بر دوش کل شبکه صنعتی و خانگی میافتد.
در این وضعیت طبیعی است که اولین زنگ خطر در صنایع انرژیبر به صدا درآید؛ بهویژه در صنایعی نظیر سیمان و بتن که نه تنها امکان ذخیرهسازی محصول ندارند بلکه توان ادامه تولید بدون برق را نیز ندارند. آمارها از تعطیلی نیمی از کارگاههای تولید بتن خبر میدهند که این مسئله بهصورت مستقیم پروژههای ساختمانی و عمرانی را تحت تأثیر قرار میدهد. رکود در ساختوساز بیکاری کارگران و توقف طرحهای عمرانی زنجیرهای است که از یک «خاموشی ساده» آغاز میشود و ممکن است به یک «فروپاشی زیرساختی» ختم گردد.
در این میان تصمیمات نامشخص و ناگهانی مدیریتی نیز بر مشکلات صنعت میافزاید. وقتی وزیر صمت اعلام میکند که کارخانههای سیمان و فولاد تنها مجاز به مصرف ۱۰ درصد از برق خود هستند دیگر نمیتوان از "مدیریت مصرف" صحبت کرد؛ این عملاً به معنای "توقیف تولید" است. در شرایطی که سیمانیها قادر به تولید نیستند اما همچنان موظف به انجام تعهدات صادراتی خود هستند بازار داخلی با کمبود و در پی آن جهش قیمت مواجه خواهد شد؛ در حالی که پروژههای مسکن ملی در مراحل ابتدایی خود قرار دارند و نیاز به مصالح ساختمانی در اوج است.
بنابراین برخلاف آنچه در تریبونهای رسمی اعلام میشود خاموشیها نه تنها ساعتی و قابل مدیریت هستند بلکه ساختاری و زنجیرهای نیز میباشند. تأثیر این بحران فراتر از صنعت سیمان و بتن است و تهدیدی برای رشد اقتصادی کشور به شمار میرود. باید به این سؤال پاسخ دهد که آیا سرمایهگذاری در سهمهای سیمانی در چنین فضایی حرکتی ضدجریان است یا عبور از روی مین خاموشی؟
میان نجات و نابودی | برق خط قرمز سیمانیها در نگاه نخست ممکن است سهمهای سیمانی با اتکا به جایگاه ایران در میان هشت کشور بزرگ تولیدکننده سیمان جهان فرصتی باثبات و با پتانسیل به نظر برسند. اما این رتبهی غرورآفرین وقتی در مقابل آمار مصرف انرژی قرار میگیرد از رنگ میافتد و چهرهای از صنعتی به شدت انرژیبر و ناکارآمد را نمایان میسازد.
براساس آخرین برآوردها صنعت سیمان در مجموع ۷۹۲۰ میلیون کیلووات ساعت برق مصرف میکند؛ یعنی هر تن سیمان تولیدی تقریباً ۱۲۰ کیلووات ساعت برق مصرف دارد. این در حالی است که در سطح جهانی این عدد در بازهای بین ۳۳ تا ۷۳ کیلووات ساعت قرار دارد. به عبارتی ایران برای تولید هر تن سیمان ۶۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی برق مصرف میکند. اگر به آمارهای جهانی اعتماد کنیم صنعت سیمان ایران سالانه حداقل ۳.۱ میلیارد کیلووات ساعت برق را بیش از حد نیاز مصرف میکند؛ برقی که در شرایط بحران به قیمت خاموشی واحدهای دیگر تمام میشود.
این میزان هدررفت انرژی عمدتاً ناشی از تکنولوژیهای قدیمی آسیابهای فرسوده و عدم اصلاح الگوهای تولید است؛ و همین مسئله در زمانهای بحران برق باعث میشود سیمانیها به نخستین قربانیان کاهش بار شبکه تبدیل شوند. آنها نه تنها با توقف تولید روبهرو میشوند بلکه مجبورند با ظرفیت حداقلی به کار ادامه دهند قراردادهای صادراتی را حفظ کنند و همزمان تقاضای داخلی را پاسخ دهند؛ مأموریتی غیرممکن در شرایط خاموشی.
اما تحلیل دقیقتری از صنعت سیمان نشان میدهد که تمام شرکتها در باتلاق خاموشی گرفتار نیستند. آن گروه از شرکتهایی که به سراغ نیروگاههای اختصاصی رفتهاند یا با استفاده از تکنولوژیهای نوین مصرف انرژی را کاهش دادهاند در برابر این بحران مقاومتر هستند. همچنین واحدهایی که هنوز با فناوریهای قدیمی کار میکنند یا در مناطق بحرانی از نظر توزیع برق قرار دارند طبیعتاً در برابر کوچکترین شوک شبکه دچار اختلال خواهند شد. در اینجا تحلیل فاندامنتال نقش کلیدی ایفا میکند؛ جدا کردن سهمهای توانمند از سهمهای آسیبپذیر تنها با تکیه بر دادههای دقیق و بررسی گزارشهای مالی و عملکردی امکانپذیر است. به نقل از بازار
انتهای پیام/