اخبار

ستایش از واقعگرایی: چرایی انحراف برخی کشورها از مسیر تأمین منافع ملی
سیاست خارجی به عنوان ابزاری برای تأمین منافع ملی دولتها محسوب میشود. دولتمردان هر کشور تعاملات جهانی را به عنوان راهی برای تحقق اهداف و ارتقاء جایگاه خود در نظام بینالملل مینگرند. موفقیت یا شکست در دستیابی به منافع ملی معیاری برای ارزیابی کارآمدی سیاست خارجی هر دولت به شمار میرود.
در عرصه جهانی استحکام و انسجام سیاست خارجی دولتها به این بستگی دارد که بر مبنای منافع ملی استوار باشد. با نگاهی به کارنامههای دول مختلف میتوان درک کرد که کارآمدی سیاست خارجی آنها تا چه حد در تأمین اهداف ملی مؤثر بوده است. نکتهای که قابل ذکر است این است که تمامی دولتمردان سعی میکنند اقدامات خود را بر اساس تأمین منافع ملی توجیه کنند و هیچکس نمیتواند پیدا شود که اقدامات خود را بدون استناد به خیر عمومی تبیین کند.
سوالی که در این میان مطرح میشود این است که چرا دولتها با وجود تلاش برای تأمین منافع ملی در برخی موارد ناکام میمانند؟ در این زمینه نقش عوامل مختلفی همچون منافع فردی و حزبی و همچنین فقدان درک صحیح از واقعیتهای بینالمللی قابل بررسی است.
برای درک دلایل ناکامی سیاستهای خارجی باید به بنیانهای اساسی و منطق حاکم بر روابط بینالملل توجه کرد. هرگونه کوشش برای موفقیت در سیاست خارجی باید بر اساس تحلیلهای واقعگرایانه و مبتنی بر دادههای واقعی باشد. درک واقعیتهای بینالملل و سازگاری اهداف با منافع ملی از جمله اصول بنیادینی هستند که باید در سیاستگذاریهای خارجی لحاظ شوند.
واقعگرایی به عنوان یک مکتب فکری در روابط بینالملل بر اهمیت قدرت به عنوان عامل اساسی در تعریف منافع ملی تأکید دارد. اهداف و منافع ملی هر دولتی باید با توجه به قدرت ملی آن کشور تعیین شوند تا از بروز بحرانها و ناکامیها جلوگیری شود. در این راستا تأکید بر حزم و دوراندیشی در سیاستگذاری نیز به عنوان یک اصل کلیدی در موفقیت سیاستهای خارجی مطرح است.
در نهایت باید گفت که پیوند قدرت و مناسبات دولتها در سیاست جهانی بسیار محوری است و نادیدهگرفتن این واقعیت میتواند به هزینههای سنگینی برای کشورها منجر شود. سیاستمداران باید با اتکا به منطق حاکم بر مناسبات جهانی و واقعیتهای عینی مسیر موفقیتآمیزتری را برای تأمین منافع ملی خود انتخاب کنند. به نقل از tgju
انتهای پیام/