اخبار

خروج سرمایهگذاران از بازار بورس: آیا کمبود استراتژی یا بازیهای سیاسی در کار است؟
نخستین هفته مهرماه برای بازار سرمایه هفتهای تلخ و پر تنش بود. در آغاز معاملات شاخصها با فشار فروش مواجه شدند و تلاشهای برای بازگشت به روند صعودی با موانع روانی و سیاسی روبهرو گردید. فضای حاکم بر بازار بیشتر به بیاعتمادی عمیق به آینده مرتبط است تا اصلاحات تکنیکالی بیاعتمادیای که بهواسطه تغییرات سیاسی اظهارنظرهای تند مقامات غربی و فعال شدن مکانیسم ماشه شکل گرفته است.
در حالیکه توافق قاهره با آژانس امیدهایی را به بازار تزریق کرده بود خبرهای مربوط به عزم اروپا برای فعالسازی مکانیسم ماشه و ورود موضوع موشکی به مذاکرات این امید را به تردید بدل کرد. بازار به جای اینکه از کفهای قیمتی استقبال کند در حال عقبنشینی است. سرمایهگذاران حقیقی که هفته گذشته در آستانه ورود بودند اکنون ترجیح میدهند نظارهگر باشند و حقوقیها نیز در نقش خنثی ظاهر شدهاند.
دو ترس اصلی بازار را در حالت رکود نگه داشتهاند: احتمال استفاده سیاسی و نظامی از مکانیسم ماشه مشابه آنچه در دوره ترامپ و حمله اسرائیل رخ داد و بیاثر بودن رشد نرخ ارز بر سودآوری شرکتها به دلیل سیاستهای سرکوب ارزی بانک مرکزی. این عوامل به همراه نبود نقدینگی و بیعملی دولت در اصلاحات اقتصادی وضعیت بازار را به حالت تعلیق درآورده است.
با این حال گزارشهای فروش ماهانه و عملکرد ششماهه شرکتها نشان میدهد که بسیاری از نمادها در سطوح ارزندگی قرار دارند. اما حلقه مفقودهای که میتواند این فرصتها را به حرکت درآورد جریان نقدینگی است. اگر در مهرماه همزمان با افزایش ریسکهای سیاسی نقدینگی به بازار تزریق نشود حتی گزارشهای خوب نیز نخواهند توانست مانع از افت بیشتر شوند.
تناقض رفتاری دولت نیز به بحران دامن زده است. دولت از یکسو بر طبل عرضه و تقاضای آزاد در بازار سرمایه میکوبد اما در بازار ارز و کالاهای اساسی سیاستهای دستوری و مداخلهگرانه را دنبال میکند. این دوگانگی باعث کاهش اعتماد و تبدیل بازار سرمایه به قربانی اصلی بیثباتی اقتصادی شده است.
کاهش اعتماد و سرمایهگذاری هزینههای اداره کشور را افزایش داده و بخشی از این هزینه مستقیماً از جیب سرمایهگذاران تأمین شده است. به جای اصلاحات ساختاری دولت با انتشار اوراق و افزایش هزینهها کسری بودجه را به بازار سرمایه منتقل کرده است. حالا پس از جنگ ۱۲ روزه و در آستانه تصمیمات سیاسی مهم بازار سرمایه بار دیگر تحت فشار است اما این بار توان تحمل آن را ندارد.
اگر مکانیسم ماشه فعال شود و دولت به اصلاحات اقتصادی ادامه ندهد بازار سهام نه تنها سقوط نخواهد کرد بلکه به بستری پرچالش و غیرقابل پیشبینی تبدیل خواهد شد. تنها راه نجات بازگشت اعتماد تزریق نقدینگی و پایان دادن به سیاستهای متناقض است.
در خصوص فعالسازی مکانیسم ماشه فضای سرمایهگذاری در ایران وارد مرحلهای جدید و چندلایه خواهد شد. این مرحله میتواند ابعاد اقتصادی روانی و ساختاری داشته باشد و باعث تغییر رفتار سرمایهگذاران گردد.
در این شرایط سرمایهگذاران ممکن است به سمت داراییهای محافظهکارانه بروند مانند صندوقهای طلا و اوراق درآمد ثابت. همچنین خروج از سهام پرریسک و صنایع وابسته به تجارت خارجی و بازگشت به تحلیلهای بنیادی و گزارشمحور نیز محتمل است.
در نهایت فعالسازی مکانیسم ماشه اگرچه در کوتاهمدت میتواند بازار را با تلاطم مواجه کند اما در میانمدت به بازآرایی عقلانی سبدهای سرمایهگذاری و پالایش رفتارهای هیجانی منجر خواهد شد. آنچه امروز بازار را زمینگیر کرده فقدان نگاهی راهبردی به بازار سرمایه به عنوان موتور تأمین مالی تولید و توسعه است. اگر دولت همچنان بازار را ابزاری موقتی برای کنترل کسری بودجه ببیند نه تنها اعتماد عمومی را از دست خواهد داد بلکه فرصت تاریخی برای نوسازی ساختار اقتصادی کشور را نیز از دست خواهد داد. به نقل از بازار
انتهای پیام/