اخبار

جنگ ارزی در فارکس؛ آیا یورو قادر به عبور از مرز تاریخی دلار خواهد بود؟
بازار ارز اروپا این روزها در یک وضعیت حساس قرار دارد. یورو که در سال جاری بیش از ۱۲ درصد در برابر دلار تقویت شده پس از رسیدن به سقف چهارساله بالای ۱.۱۹ حالا در محدوده ۱.۱۷ معامله میشود؛ سطحی که توجهها را دوباره به سمت مقاومت تاریخی ۱.۲۰ جلب کرده است.
بانکهای بزرگ والاستریت از جمله گلدمن ساکس جیپی مورگان و UBS پیشبینی میکنند که این قفل در ماههای آینده شکسته خواهد شد. دلیل اصلی این خوشبینی موج جدیدی از هجینگ ریسک دلار در بازار جهانی است؛ صندوقهای بازنشستگی و سرمایهگذاران بزرگ برای پوشش ریسک قراردادهایی میخرند که عملاً به تقویت یورو میانجامد. به گفته برخی استراتژیستها آنچه تاکنون دیده شده تنها «نوک کوه یخ» است و بخش عمده این جریان هنوز در راه است.
این چشمانداز زمینه را برای یک جدال جدید میان خریداران یورو و سد مقاومتی ۱.۲۰ فراهم کرده است؛ سطحی که از نظر روانی و محاسبات بانک مرکزی اروپا یک خط قرمز قدیمی به حساب میآید.
تغییر سیاستهای پولی در دو طرف آتلانتیک یکی از دلایل اصلی تقویت یورو در برابر دلار محسوب میشود. فدرالرزرو بعد از سالها سیاست انقباضی اکنون وارد چرخه کاهش نرخ شده و نخستین گام را با کاهش نرخ بهره به محدوده ۴ تا ۴.۲۵ درصد برداشته است. تحلیلگران پیشبینی میکنند تا پایان سال دستکم دو کاهش دیگر در راه باشد؛ اقدامی که بازدهی داراییهای دلاری را کاهش میدهد و جذابیت نگهداری دلار را کمتر میکند.
در مقابل بانک مرکزی اروپا (ECB) فعلاً دست به تغییر نزده و نرخ سپرده را روی ۲ درصد تثبیت کرده است. مقامات اروپایی ترجیح دادهاند با توجه به نشانههای شکننده تورم چرخه کاهش نرخ را متوقف کنند. همین اختلاف در مسیر سیاستها شکاف نرخهای دو طرف را کاهش داده و به نفع یورو تمام میشود چراکه هزینه هجینگ دلار برای سرمایهگذاران جهانی کمتر میشود.
فعالیتهای هجینگ دلار (پوشش ریسک نوسان ارز با استفاده از قراردادهای مالی) در پسزمینه نیز نیروی محرکهای برای رالی یورو است. صندوقهای بازنشستگی بزرگ و سرمایهگذاران نهادی بهطور فزایندهای به دنبال پوشش ریسک داراییهای دلاری خود هستند. این قراردادها در واقع شرطبندی به نفع یورو محسوب میشود و رشد آن موجب ایجاد تقاضای ثابت برای واحد پولی اروپا میشود.
با وجود خوشبینیهای موجود بازار ارز اجازه صعود سریع به یورو نمیدهد. منطقه ۱.۱۸ تا ۱.۲۰ بهعنوان یک سقف نامرئی عمل میکند؛ جایی که حجم بالای سفارشهای فروش و قراردادهای آپشن مانع از عبور بیدردسر قیمت میشود. هر بار که یورو به نزدیکی ۱.۲۰ رسیده فشار عرضه شدت گرفته و حرکت صعودی متوقف شده است.
قدرت گرفتن یورو تأثیر مستقیم بر اقتصاد واقعی و ترازنامه شرکتهای اروپایی خواهد داشت. هر چه نرخ برابری یورو-دلار بالاتر رود کالاها و خدمات اروپایی برای خریداران خارجی گرانتر میشود و حاشیه سود صادرکنندگان کاهش مییابد.
بانک مرکزی اروپا نیز با معادلهای دشوار روبهرو است: چگونه باید همزمان از رشد اقتصادی شکننده حمایت کند و مانع از کاهش تورم به زیر هدف تعیینشده شود. عبور یورو از مرز ۱.۲۰ برای سیاستگذاران در فرانکفورت تنها یک رویداد ارزی نیست بلکه تهدیدی برای مسیر تورم است.
چشمانداز یورو در برابر دلار را میتوان در قالب سه سناریو ترسیم کرد: بازگشت به سطوح پایینتر ثبات نسبی در محدوده ۱.۱۷ تا ۱.۲۰ و جهش به سمت ۱.۲۲ تا ۱.۲۵. مسیر یورو نه تنها به دادههای اقتصادی بلکه به جنگ انتظارات میان بازار و بانکهای مرکزی بستگی دارد؛ جنگی که فعلاً بر سر عددی نمادین به نام ۱.۲۰ در جریان است. به نقل از tgju
انتهای پیام/