اخبار

دور زدن تحریمها: پشت پرده ابهامات مالی شرکتها
تحریمهای اقتصادی که به منظور محدود کردن فعالیتهای کلان کشور وضع شدهاند به طور قابل توجهی ساختارهای مالی و مدیریتی شرکتهای بزرگ را تحت تأثیر قرار دادهاند. یکی از پیامدهای اصلی این فشارها ایجاد شرکتهای زیرمجموعه و خارج از بورس است که به منظور دور زدن تحریمها تأسیس میشوند. با این حال این اقدام به نوعی بحرانی در شفافیت مالی آسیب به سهامداران و ایجاد سودآوری پنهان برای مدیران بدل شده است.
شرکتهای موازی در دوران تحریم امیرعلی امیرباقری کارشناس بازار سرمایه اعلام کرد که نرخ ارز دستوری فشار زیادی بر درآمد این شرکتها وارد میکند و برخی از آنها به منظور شناسایی نرخ ارز با دلار آزاد به تأسیس شرکتهای فرعی تمایل نشان میدهند. این در حالی است که سهامداران از این حقوق بهرهمند نمیشوند.
در شرایط کنونی اقتصادی سرمایهگذاران باید توجه داشته باشند که نسبت قیمت به سود (P/E) در بازار به حداقل تاریخی خود نزدیک شده و در افق میانمدت و بلندمدت بازار سرمایه از نظر ارزش برتر از سایر بازارهای سنتی است. او تأکید کرد که سرمایهگذاران باید از این فرصتها بهرهبرداری کنند و از رفتارهای هیجانی در فروش پرهیز کنند.
امیرباقری همچنین گفت که بازار سرمایه تحت تأثیر چندنرخی بودن ارز و فاصله میان دلار سامانه توافقی و دلار بازار آزاد قرار دارد. بسیاری از شرکتهای بزرگ که صادرات و دلارمحوری دارند در این بازار فعالیت میکنند و به تأسیس شرکتهای زیرمجموعه میپردازند.
در واقع شرکتهای بزرگ به منظور حفظ جریان صادرات و تأمین مالی اقدام به تأسیس شرکتهایی خارج از بورس و تحت نظارت غیررسمی میکنند. این شرکتها معمولاً در کشورهای دیگر یا با ساختارهای پیچیده حقوقی ثبت میشوند تا بتوانند تحریمها را دور بزنند. اگرچه این اقدامات به نظر عملی ضروری میرسند اما به شفافیت صورتهای مالی شرکتهای اصلی آسیب میزنند.
در این ساختار بخشی از درآمد هزینه یا سود شرکت اصلی به شرکتهای زیرمجموعه منتقل میشود بدون آنکه در گزارشهای مالی رسمی نشان داده شود. این اقدام تحلیلگران و سهامداران را از ارزیابی دقیق عملکرد شرکت محروم میکند و زمینهساز سوءاستفادهها میشود.
سهامداران در این شرایط قربانیان خاموشی هستند که با اطلاعات ناقص تصمیمگیری میکنند. آنها ممکن است ندانند که بخشی از سود شرکت در مکان دیگری انباشته شده یا هزینهها در گزارشها واقعی نیستند.
در مواردی شرکتهای اصلی به عمد قیمت سهام را پایین نگه میدارند تا در زمان مناسب خریدهای کلانی انجام دهند یا داراییهای ارزشمند را با قیمت پایین از طریق شرکتهای زیرمجموعه منتقل کنند. این نوع رفتار دستکاری غیررسمی در بازار سرمایه به شمار میرود که به راحتی به دلیل نبود نظارت دقیق انجام میشود.
مدیران برندگان اصلی این بازی پنهان هستند زیرا آنها با دسترسی به اطلاعات واقعی میتوانند از این ساختار غیرشفاف برای کسب سود شخصی بهرهبرداری کنند. برخی مواقع شرکتهای زیرمجموعه به نزدیکان یا شرکای تجاری مدیران منتقل میشود تا سود حاصل از فعالیتهای پنهان مستقیم به جیب افراد خاص برود.
این روند نه تنها به اعتماد عمومی به بازار سرمایه آسیب میزند بلکه موجب خروج سرمایهگذاران حقیقی از بورس و حرکت نقدینگی به سمت بازارهای غیرمولد میشود.
پیامدهای کلان اقتصادی و راهکارها ادامه این روند زیرمجموعهسازی بازار سرمایه را از تأمین مالی شفاف و رقابتی دور میکند و در بلندمدت به کاهش اعتماد به صورتهای مالی افت مشارکت عمومی در بورس و افزایش ریسک سرمایهگذاری منجر خواهد شد.
برای مقابله با این بحران ضروری است که شرکتهای بورسی به افشای فعالیتهای شرکتهای زیرمجموعه و خارج از بورس ملزم شوند سامانه نظارت بر ارتباطات مالی بین شرکتهای مادر و زیرمجموعه ایجاد شود و در نهایت استفاده از فناوریهای نوین برای ردیابی جریانهای مالی پنهان بهکار گرفته شود.
تحریمها به عنوان عاملی خارجی شناخته میشوند اما نحوه مواجهه شرکتها با آنها یک انتخاب داخلی است. تأسیس شرکتهای زیرمجموعه بدون نظارت و شفافیت به ابزاری برای پنهانکاری و سودجویی تبدیل خواهد شد. در این میان مدیرانی که از این ساختار بهرهبرداری شخصی میکنند نه تنها به اعتماد عمومی آسیب میزنند بلکه راه توسعه بازار سرمایه را نیز مسدود میکنند. شفافیت شرط بقای بورس در اقتصاد تحریمی است و باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. به نقل از بازار
انتهای پیام/