اخبار
«برتا: روایت یک سلاح»؛ شروعی واقعگرایانه برای یک معمای غمانگیز
سریال «برتا: داستان یک اسلحه» با تصاویری از جمعیتی سرگردان در بیابان آغاز میشود؛ آغازی که برای یک سریال جذاب مناسب است زیرا مخاطب در همان ابتدای کار با تصویر متفاوتی از زندگی افرادی روبهرو میشود که در جستوجوی راهی برای نجات هستند. این تصویر در دقایق ابتدایی قسمت اول به وضوح بیانگر داستانی خاص و نزدیک به واقعیت است. یکی از جذابیتهای سریال روایت مستندگونهاش است که بهصورت گزارشی آغاز میشود.
این سریال دارای تمّ پلیسی و جنایی است و بر پایهی یک داستان واقعی از یک مرگ جمعی و تلخ شکل گرفته است که بهظاهر بهدلیل خطای انسانی به وقوع پیوسته است. به تصویر کشیدن این روایت واقعی تصمیمی هوشمندانه از سوی نویسنده و کارگردان برای ساخت اثری متمایز به شمار میآید. تجربه نشان داده که بینندگان سینما و تلویزیون به دنبال داستانهای جنایی در میان کتابها روزنامهها و سریالهای نمایش خانگی هستند؛ نمونهی بارز این تمایل موفقیت چشمگیر سریال «پوست شیر» است که از همین پلتفرم پخش شد.
روایت سریال با گزارشی از مرگ تعدادی از مردم در منطقهی صفر مرزی آغاز میشود. بر اساس مستندات پژوهشی فیلمنامه و آنچه در رسانهها منتشر شده این ماجرا در سال ۱۳۸۰ رخ داد و خانوادههای آن منطقه بهدلیل تزریق واکسن تقلبی دچار نقص عضو شدهاند.
ارائهی بهموقع اطلاعات به مخاطب و انتقال روند تحقیقات به آینده که در قالب نریشن روی تصویر شنیده میشود و سپس تغییر فضا به سال ۱۴۰۲ (بیستودو سال بعد از آن واقعه) نشاندهندهی پیگیری همان تحقیقات وعدهدادهشده در گزارش مستندگونه است. ادامهی ماجرا نیز در زمان حال روایت میشود.
تعلیق سرگرد روی میز و آشنا شدن با شخصیتی به نام «سرگرد یونس» با بازی شهرام حقیقتدوست برگ برندهی سریال در قسمت نخست است؛ چراکه شاهد بازیگری با استعداد و گزیدهکار در سینما و تلویزیون هستیم. از اینرو انتخاب این نقش در دست حقیقتدوست نویددهندهی اثری متفاوت است؛ تماشاگر بهدرستی انتظار دارد که شاهد روایتی دقیق و حسابشده از یک پروندهی قضایی دربارهی واکسنهای تقلبی باشد.
وجود داستانهای فرعی و پرتعلیق – از ماجرای خانوادهای که در جاده مشاهده میشود تا اتفاقی که در خانهی یونس و دربارهی فرزند او رخ میدهد و خود سرگرد از آن بیخبر است – به رمزآلودی داستان میافزاید.
در نخستین قسمت از این سریال تمرکز اصلی بر معرفی کاراکتر یونس بهعنوان نقطهی محوری داستان است؛ پلیسی باهوش و جزئینگر که با پسرش تنها زندگی میکند و مشغلههای زیادش اجازهی وقتگذرانی با دانیال را نمیدهد. رفتار واقعیپسند او در حل مسائل و نگاه ژرفنگرانهاش کلیشههای شخصیتپردازی بازپرسها در سریالهای نمایش خانگی را به چالش میکشد. درست مانند شخصیت بازپرس در «پوست شیر» با بازی درخشان شهاب حسینی که بهدور از نگاههای متداول خلق شده بود. این پختگی در شخصیتپردازی هم در نقش سرگرد یونس و هم در کاراکتر خانم همسایه با بازی مهراوه شریفینیا مشاهده میشود.
قسمت نخست «برتا: داستان یک اسلحه» در فیلمنت شروعی امیدوارکننده دارد. اثری که با فضایی مستندگونه ریتمی آرام اما حسابشده و بازیهای کنترلشده نوید یک سریال جنایی متفاوت را میدهد. البته در همین اپیزود نخست ریتم کند روایت و تأکید بیش از حد بر نریشن ممکن است برای برخی مخاطبان عام از جذابیت بصری ماجرا بکاهد؛ اما در عوض طراحی دقیق صحنهها لحن واقعگرایانه و بازیهای کنترلشده گواهی بر دقت و آگاهی کارگردان نسبت به جهان اثر است.
اگر روند داستان با همین دقت در روایت پرهیز از شعارزدگی و تعادل میان مستند و درام ادامه یابد «برتا» میتواند به یکی از آثار شاخص و تأثیرگذار پلتفرمهای داخلی در ژانر جنایی تبدیل شود؛ سریالی که نهتنها بر پایهی هیجان و معما بنا شده بلکه تلاشی است برای بازنمایی واقعیتهای تلخ اجتماعی در قالب داستانی پرتعلیق و انسانی. به نقل از صدای بورس
انتهای پیام/