اخبار
از کوه نور تا الماس شاه و لعل تیموری: داستان جواهرات تبعیدی و رازهای بازنگشتن آنها به ایران
از کوه نور تا الماس شاه و لعل تیموری؛ داستان جواهراتی که به تبعید رفته و هرگز به ایران بازنگشتند همواره جذابیت ویژهای داشته است. این جواهرات بیشتر از یک زیورآلات حاوی تاریخ و خاطرات یک ملت بودند. از الماس «شاه» که به عنوان خونبهای یک سفیر به مسکو فرستاده شد تا «کوه نور» و «لعل تیموری» که در هند به چنگ آمدند و در لندن به تراش درآمدند اینها روایت تبعید جواهراتی است که به دلیل قدرت و مشروعیت سیاسی از ایران خارج شدند.
در تالار «صندوق الماس روسیه» در کاخ کرملین الماس «شاه» که به عنوان یکی از جواهرات تاریخی شناخته میشود با رنگ زردفام و تراشنخورده خود قرار دارد. این گوهر نمایانگر داستانهای تاریخی سه امپراتوری بزرگ است و بر آن سه کتیبه از سه پادشاه متفاوت حک شده است. ارزش این سنگ در کلمات آن نهفته است داستانهایی از قدرت و در نهایت تراژدی.
اما «کوه نور» نیز مسیری پرماجرا داشته است. این الماس در ابتدا به دست امپراتوران مغول رسید و در نهایت به بریتانیا منتقل شد. در سال ۱۸۴۹ پس از جنگها و آشوبهای سیاسی «کوه نور» به عنوان غنیمت جنگی به ملکه انگلستان تقدیم گردید و بعد از آن با تراشهای جدید هویت تاریخی خود را از دست داد.
سرنوشت «تخت طاووس» و «لعل تیموری» نیز بسان دیگر جواهرات حزنآور است. «تخت طاووس» که نشانی از شکوه گذشته بود در آشوبها و پس از قتل نادر شاه تکهتکه شد و از بین رفت. «لعل تیموری» که کوچکترین جواهر باقیمانده از آن دوران است نیز به سرنوشت مشابهی دچار شد و به بریتانیا منتقل گردید.
خروج جواهرات از ایران به ویژه در زمان احمدشاه قاجار نمایانگر پایان یک دوران بود. احمدشاه با خروج از ایران و انتقال ثروتهای شخصی خود به اروپا به نوعی آخرین فصل از داستان جواهرات سلطنتی را رقم زد. او با فروش تدریجی این جواهرات تلاش کرد تا زندگی اشرافی خود را در تبعید ادامه دهد.
امروزه در حالی که برخی از این جواهرات هنوز در جهان وجود دارند داستانهای آنها یادآور پیوند عمیق میان زیبایی قدرت و تاریخ پر فراز و نشیب ایران است. به نقل از tgju
انتهای پیام/