اخبار

تشدید تنش‌ها در روابط آمریکا، چین و ژاپن
tgju
3
1404-09-01 02:11:00

تشدید تنش‌ها در روابط آمریکا، چین و ژاپن

مسئله تایوان از دهه ۱۹۷۰ به‌عنوان محور اصلی نوسانات روابط سه‌جانبه آمریکا چین و ژاپن محسوب می‌شود. در فرآیند عادی‌سازی این روابط سوال اصلی این بود که آمریکا و ژاپن چه نوع رابطه‌ای با جمهوری چین (ROC) پس از قطع روابط رسمی خواهند داشت. نتیجه مذاکرات مخفی پذیرش جمهوری خلق چین (PRC) به‌عنوان تنها دولت قانونی چین بود. این توافق مبهم به‌رغم چالش‌هایی مانند قانون روابط با تایوان و فروش تسلیحات اساس «دوران طلایی» این روابط تا میانه دهه ۱۹۹۰ را شکل داد. دموکراتیزه‌شدن تایوان و انتخابات ۱۹۹۶ هویت تایوانی را تقویت کرد و حمایت جدیدی در کنگره آمریکا به همراه داشت. هرچند پیش‌زبان‌های آمریکایی به «چین واحد» پایبند ماندند اما روابط آمریکا و ژاپن با تایوان تقویت شد. با ورود ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۱۷ سیاست آمریکا در قبال چین به‌طور کامل تقابلی شد و این تنش در دوره دوم ریاست‌جمهوری او در سال ۲۰۲۵ به اوج خود رسید.

چین بر این باور است که تنها یک چین وجود دارد و تایوان بخشی از آن است؛ بنابراین کشورهایی که با پکن روابط دارند نباید با تایوان رابطه رسمی برقرار کنند. آمریکا به‌دلیل دلایل استراتژیکی مانند جنگ ویتنام و رقابت با شوروی به‌تدریج «سیاست چین واحد» را پذیرفت و در بیانیه‌های سال‌های ۱۹۷۲ و ۱۹۷۹ آن را به‌صورت رسمی اعلام کرد. ژاپن نیز تحت تأثیر «شوک نیکسون» حتی فراتر رفت و «درک و احترام کامل» خود را به اصل چین واحد اعلام کرد. قطعنامه ۲۷۵۸ سازمان ملل نیز این تغییر را تأیید کرد. این همگرایی به ضرر تایوان بود. چیانگ کای شک رهبر جمهوری چین یکی از قوی‌ترین حامیان برداشت «چین واحد» بود اما او به‌طور مخالف استدلال جمهوری خلق چین را مطرح کرد و معتقد بود که تنها جمهوری چین در تایوان دولت مشروع نماینده آن است. جانشین او چیانگ چینگ کو نیز این رویکرد را دنبال کرد.

پس از آن که پکن رویکرد مسالمت‌آمیز و «یک کشور دو نظام» را مطرح کرد روابط در اوایل دهه ۱۹۹۰ با «اجماع ۱۹۹۲» بهبود یافت هرچند تفسیر دو طرف از آن متفاوت بود. روابط در دوران لی تنگ‌هویی و چن شویی‌بیان رؤسای‌جمهور تایوان تیره شد اما در دوره ما یینگ‌جئو بهبود یافت و در سال ۲۰۱۵ به اوج خود رسید. با روی‌کارآمدن تسای اینگ ون و لای چینگ ته که اجماع ۱۹۹۲ را نپذیرفتند روابط دوباره رو به تیرگی گذاشت و چین فشار نظامی دیپلماتیک و تمرینات نظامی را افزایش داد. در حالی که روابط دو سوی تنگه متوقف شده بود روابط تایوان با آمریکا و ژاپن به‌طور چشمگیری پیشرفت کرد. سفر مقامات بلندپایه مانند سفر ۱۹۹۵ لی تن‌هویی و سفر نانسی پلوسی در سال ۲۰۲۲ به تایوان تنش‌آفرین شد. ژاپن اکنون دیدارهایی را می‌پذیرد که در گذشته غیرممکن بود. فروش تسلیحات آمریکا و همکاری امنیتی سه‌جانبه افزایش یافته است. اظهارات رسمی آمریکا و بحث‌های سیاسی در ژاپن و اروپا نشان‌دهنده فاصله‌گرفتن تدریجی از «اجماع چین واحد» است. مجموعه این تحولات به وضوح نمایانگر فرسایش عمیق مبانی اجماع اولیه است.

از دیدگاه چین مسئله تایوان «هسته منافع حیاتی» این کشور به شمار می‌آید و اتحاد نهایی چین با تایوان فرآیندی تاریخی و برگشت‌ناپذیر است که دیر یا زود محقق خواهد شد. با این حال واقعیت کنونی روندی پیچیده‌تر و دشوارتر را به تصویر می‌کشد که تحقق رؤیای دیرینه چین در مورد «اتحاد ملی» و «احیای بزرگ» را با چالش‌های جدی مواجه کرده است. به‌وضوح مشخص است که حل‌وفصل مسالمت‌آمیز مسئله تایوان به بهبود مستمر شرایط داخلی و خارجی وابسته است. در بعد داخلی روابط اقتصادی و فرهنگی دو سوی تنگه به‌طور چشمگیری رشد کرده اما در بعد سیاسی در بن‌بست قرار دارد. اختلاف دیدگاه‌ها درباره «اجماع ۱۹۹۲» هم میان چین و تایوان و هم میان احزاب حاکم و مخالف در تایوان محدودیت‌های نظری و عملی مفهوم «چین واحد» را به نمایش گذاشته است. در عرصه خارجی «اجماع چین واحد» میان چین آمریکا و ژاپن در طول چند دهه محیطی نسبتاً مساعد برای مدیریت مسئله تایوان فراهم کرد اما وخامت بی‌سابقه روابط سه‌جانبه نشان می‌دهد که این اجماع دیگر در وضعیت مطلوبی نیست و احتمالاً کاملاً تهی شده است. دلیل بنیادی این وضعیت آن است که آمریکا و ژاپن چه در دهه ۱۹۷۰ و چه امروز هرگز با جذب تایوان توسط جمهوری خلق چین موافقت نخواهند کرد مگر اینکه سیاست‌هایی وجود داشته باشد که مردم تایوان را قانع کرده و به آن‌ها اطمینان امنیتی بدهد. همه اظهارات و بیانیه‌های رسمی از آن زمان تا کنون چه به‌صورت روشن و چه مبهم منعکس‌کننده همین واقعیت بوده است. افزون بر این در سال‌های اخیر با افزایش نگرش تهدیدآمیز به چین در واشنگتن توکیو و تایپه واکنش‌ها سخت‌تر شده است. به نقل از tgju

انتهای پیام/

خانه خدیمات وبلاگ جستجو اخبار درباره ما تماس با ما